بحرانِ مدیریت یا مدیریتِ بحران؟
سالهاست که در کشور ما، حوادث غیر مترقبهای همچون زلزله، سیل، بارش شدید برف، آتش سوزی و… اتفاق میافتد و متاسفانه هر بار نیز مسئولین امر، به بهانههای گوناگون از زیر بار مسئولیتهای پیش از وقوع حادثه، شانه خالی میکنند و در نهایت، این مردم هستند که تاوان بی خیالی مفرطِ آنها را میپردازند. به
سالهاست که در کشور ما، حوادث غیر مترقبهای همچون زلزله، سیل، بارش شدید برف، آتش سوزی و… اتفاق میافتد و متاسفانه هر بار نیز مسئولین امر، به بهانههای گوناگون از زیر بار مسئولیتهای پیش از وقوع حادثه، شانه خالی میکنند و در نهایت، این مردم هستند که تاوان بی خیالی مفرطِ آنها را میپردازند.
به راستی آیا تاکنون واکاوی و پژوهشی میدانی صورت گرفته تا مشخص شود چه طور کشور ژاپن که در فاصله حدود نیم قرن، بیش از ۱۰ زلزله به بزرگی بالای ۶ و نیم ریشتر را تجربه کرده بود و به واسطه وقوع این زلزلهها، بیش از ۸ هزار نفر در این کشور جان خود را از دست داده بودند، در سال ۲۰۰۳ چگونه به مدیریتی بلوغمند و متقن دست یافت که با وقوع زمین لزرهای به بزرگی ۸ ریشتر تنها و تنها یک کشته داد؟
آیا وقوع زلزلههای سهمگین در طی سالیان گذشته، نباید چراغ هشدار را برای مسئولین امر روشن میکرد؟ وقوع زمین لرزههای سال گذشته تهران وکرج، که از قضا و البته خوشبختانه، چندان مهیب و فاجعه بار هم نبودند، دستپاچگی و عدم مدیریت اصولی و کارآمد و نیز بی برنامگی و پاسخ گریزی مکرر سازمان عریض و طویل مدیریت بحران را که خود دچار بحران مدیریت است، به وضوح عریان و آشکار ساخت.
حال اگر از مبحث زلزله که غیر قابل پیش بینی بودن آن، بهانهای است برای مسئولین امر، تا مثل همیشه، از مسئولیت پذیری شان فرارکنند، بگذریم، به بحث بارش شدید برف و باران و نزولات آسمانی میرسیم. آیا غیر از این است که در ۲ فصل انتهایی سال علی الخصوص فصل زمستان، باید خود را برای بارش شدیدترین برفها آماده کنیم؟ آیا این موضوع هم مانند زلزله غیر قابل پیش بینی است؟ در این شرایط یا سازمان هواشناسی با وجود تکنولوژیهای پیشرفته – آن هم در قرن شکوفایی اطلاعات – به خوبی از عهده کار بر نمیآید، یا مسئولین حوزههای مرتبط دیگر در خواب زمستانی فرو رفتهاند! برای نمونه، بارش برف سنگین سال گذشته در کشور، باعث قفل و تعطیل شدن فعالیت اغلب مردم به ویژه در ۲ کلانشهر تهران و کرج شد، به گونهای که حداقل ۲ روز پی در پی، بسیاری از فعالیتها تعطیل و یا نیمه تعطیل شدند. صف طولانی افراد در ایستگاههای اتوبوس و تاکسی و کمبود وسایل نقلیه حمل و نقل عمومی تنها یکی از مظاهر سوء مدیریت در وضعیت بغرنج فوق بود.
از سویی، زلزله با این که موضوعی غیر قابل پیش بینی است، اما قابل مدیریت کردن قبل از تبدیل شدن به بحران است. ارائه آموزشهای جدی مرتبط با زلزله به عموم شهروندان به ویژه از سنین کودکی، ارائه برنامهها و تسهیلات مناسب جهت بازسازی بافتهای فرسوده، در نظر گرفتن سازههای سرپوشیده و محکم برای اسکان به موقع، ایجاد راهکارهای مناسب برای اجبار انبوه سازان و سازندگان ساختمانهای جدید جهت رعایت اصول ایمنی و کاربست سیستمهای ضد زلزله در سازهها میتوانند در حکم ابتداییترین راهکارها در خصوص پیشگیری از ایجاد بحران در وقوع زلزله و بعد از آن باشند.
امید که کشی توفان زده «مدیریت بحران» روزی به ساحل امن رهنمون شود و بحران مدیریت، مانع پیشبرد اهداف مدیریت بحران نشود.
حمید رضاپور
دبیر تحریریه خبر
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰