به بهانه روز جهانی «زبان مادری»
زبان فارسی، پرسمان ایرانیان است زبان مادری نشان دهنده هویت یک ملت و کشور بوده و در تثبیت این هویت موثر است لذا پیداست اگر زبان مادری چیستی کسان را پدید میآورد در نگاهی فراختر چیستی مردمان هم در گرو آن است. زیرا زبان از نگاهی همچنان فراگیر، بستر هر آنچیزی است که آن
زبان فارسی، پرسمان ایرانیان است
زبان مادری نشان دهنده هویت یک ملت و کشور بوده و در تثبیت این هویت موثر است لذا پیداست اگر زبان مادری چیستی کسان را پدید میآورد در نگاهی فراختر چیستی مردمان هم در گرو آن است. زیرا زبان از نگاهی همچنان فراگیر، بستر هر آنچیزی است که آن را ما منش، کنش یا ساختار نهادین و درونی و ذهنی مردمان میدانیم.
بنابراین زبان مادری میتواند ردهبندی داشته باشد. در کشوری مانند ایران، بافتار مردمشناختی آن به گونهای است که تیرهها و تبارهای گوناگون در آن میزیند. گاه این تبارها، گویش بومی دارند که نخستین زبان مادری است که کودک میآموزد. اما اگر فراختر بنگریم، زبان مادری دیگر، زبان فراگیر میهنی است که همه تبارها و قومها از آن استفاده میکنند وقتی میخواهند با یکدیگر سخن بگویند. بنابراین در این زمینه کوچکترین سستی و کاستی و کژی، زیانی بنیادین به زبان فارسی خواهد بود.
بر همین پایه واژهسازی یا برابر نهادن واژههای فارسی در برابر واژههایی که از زبانهای دیگر وارد میشود، کاری بسیار باریک و دشوار است. اگر آن واژه با ساختارها و هنجارهای زبان فارسی سازگار نباشد بخت آن را نخواهد یافت که ایرانیان و فارسیزبانان آن را به کار ببرند. اگر هم ناچار از آن استفاده کردند آن واژه میتواند مانند واژهای بیگانه به زبان فارسی آسیب و گزند برساند.گزند به زبان، آسیب و گزند به ساختار ذهنی و روانی است و سرانجام چیستی ایرانی را آماج خواهد گرفت.
بنابراین زبان پارسی از آن روی که زبان فراگیر فرهنگی و دیوانی شده است، در ایران پس از اسلام با آهنگی تند دیگرگونی یافته است اما گویشها و زبانهای بومی چون در جغرافیایی بسته به کار میرفته و میروند کمتر دگرگونی یافتهاند و نابتر ماندهاند. درست به همین دلیل است که این زبانها به گنجینههایی میمانند که از هر دید میتوانند ما را در شناخت منش و پیشینه ایرانی و نیاکانیمان یاری بدهند.
در همین راستا، میان «نواده» و «نیا» هیچ گسست و جدایی نیست مگر در این ویژگی که یکی نیاست و دیگری نواده است. نیا در گذشته خود را مییابد و نواده خویشتن را در آینده. اگر گذشتهای نباشد، آیندهای نخواهد بود به همان سان اگر آیندهای نباشد، گذشته نابود خواهد شد. ستیز گذشته و آینده یا نواده و نیا، ستیزی است یکسره بیهوده و زیانبار. این زیان هم زیانی است دو سویه. هم «نواده» از آن آسیب میبیند هم «نیا».
لذا اگر بخواهیم زبان فارسی را به درستی بشناسیم چارهای جز آن نداریم که زبانها و گویشهای بومی را شناخته باشیم. پس باید با همه توان خود در پاسداری از زبانها و گویشهای بومی بکوشیم.
از همین روی اگر واژهای از زبان فارسی فراموش شود یا از میان برود، بخشی ارزشمند و بیهمتا از فرهنگ ایرانی را با خود خواهد برد. اگر واژهای بمیرد بخشی از چیستی ایرانی از میان خواهد رفت.
بی شک شبکههای اجتماعی روی گستره زبان، اثراتی میگذارد و میتواند در درازمدت تاثیراتی بر زبان فراگیر و حتی گویشها و زبانهای بومی داشته باشد، اما این اثر به گونهای نخواهد بود که نتوان زیان و گزند آن را از میان برد. زبان فارسی، زبانی است سخت جان. از بوته آزمونهای بزرگ تاریخی همواره پیروزمند و سربلند به در آمده است. این بوته آزمون در روزگار ما پیداست. ما با پدیدهای روبه رو هستیم که هیچ پیشینهای ندارد، آنهم فناوری رسانهای است که زبان خاص خود را در جهان میگسترد. با این همه توانمندی زبان پارسی و فرهنگ ایرانی آنچنان است که میتواند از بوته این آزمون هم پیروز و سربلند به در آید. همین که در این روزگار به زبان پارسی و گویشها و لهجهها میاندیشیم خود نشانهای است ناب.
تاریخ نشان داده است که ایرانیان دریافتهاند زبان خویش را پاس بدارند. امروزه زبان فارسی، پرسمان ما ایرانیان است. من هر روز با این پرسمان روبه رویم و این را باید به فال نیک گرفت. این نشانه رشد ایرانیان است در گرامیداشت زبان و فرهنگ گرانسنگ و ارزشمند خویش.
استاد جلالالدین کزازی زبان شناس برجسته البرزی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰