فیض شریفی، منتقد و پژوهشگر ادبی معاصر مطرح کرد:
غزل، مثل فرش دستباف ایرانی است پیش تر دکتر شفیعی کدکنی گفتهاند: شعر ماندگار، شعریست که در حافظه میماند. آیا تنها پارامتر لازم برای مانایی یک شعر همین است یا شما برای یک اثر خوب تعاریف دیگری را میدانید؟ بله، استاد کدکنی، شعری را شعر میداند که در حافظه جمعی مردم باقی بماند. البته دیر
غزل، مثل فرش دستباف ایرانی است
پیش تر دکتر شفیعی کدکنی گفتهاند: شعر ماندگار، شعریست که در حافظه میماند. آیا تنها پارامتر لازم برای مانایی یک شعر همین است یا شما برای یک اثر خوب تعاریف دیگری را میدانید؟
بله، استاد کدکنی، شعری را شعر میداند که در حافظه جمعی مردم باقی بماند. البته دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد. چون شعرهای ماندگار، در طول ایام کم رنگ میشوند ولی از بین نمیروند.
اینکه تنها پارامتر لازم مانایی آن است، بله شاید انتظار حداقلی همین است. به حتم چیزی در این شعرها هست که آن را ماندگار کرده است.
این شعرها در موقعیتهای خاص اجتماعی و سیاسی سروده میشوند. به عنوان مثال: شعر ” پنهان خورید باده که تعزیر میکنند ” حافظ، وزن دارد و جز وزن، از تزئینات صوری خالی است ولی به صامتها و مصوتها و همنشینی کلمات نگاه کنید، همین را خیلیها نمیتوانند بگویند.
شاملو هم شعری دارد: “دهانت را میبویند مبادا گفته باشی دوستت دارم… روزگار غریبی است نازنین…”
همین شعر سپید نیمایی ماندگار شده است و گاهی در مواقع حساستری بیشتر به چشم میآید.
یا همان شعری که کدکنی به مهاجرت روشنفکران اشارتی دارد: “گون از نسیم پرسید به کجا چنین شتابان هوس سفر نداری ز غبار این بیابان؟”
این شعر در خاطره جمعی مردم مانده هرچند شعر قدرتمندی نیست.
ببینید “نسیم” که شتابان نمیگذرد، ذات نسیم، ملایمت و آهستگی و پراکندگی آن است ولی وزن شعر و موضوع آن، آدمی را درگیر میکند.
بعضیها البته با تار و تنبور شعرشان را بر سر زبانها میاندازند. باید مدتی صبر کرد و دید که آیا این شاعران به سرنوشت عارف قزوینی دچار نمیشوند.
تکلیف این همه کتاب که امروزه وارد بازار نشر میشود و کمتر هم توسط منتقدین ادبی خوانده میشوند چیست؟ یعنی کثرت این آثار چقدر میتواند در جهت اعتلای ادبیات ما تاثیر گذار باشد؟
ببینید، شما، خود، اهل بخیه و شاعر توانمندی هستید، میدانید که هیچ شاعری با هیچ بهانهای نمیتواند و نباید وزن را کنار بگذارد. شما یک شعر سپید از شاملو به من نشان بدهید که توی دهن مردم افتاده باشد. آنهایی که افتاده یا نیمایی است یا سپید نیمایی است. یا به احتمال شعر سپیدی است که واژگان آن عاشقانه در بغل هم نشستهاند.
هفتهای ۱۰ دفتر شعر از سراسر جهان به دست من میرسد، شما میگویید ناقدان نمیخوانند؟ میخوانند. در عرض ۱۰ دقیقه میتوان فهمید که این کتاب کمیتاش لنگ است. همه شکل هم شعر میگویند: “سهم من از دنیا این نبود”
بعضی از این شاعران، راه خود را پیدا میکنند و پیش میروند ولی اکثر آنها به زودی عطای شعر را به لقایش میبخشند و از دور خارج میشوند. با بیشتر این جوانها نمیتوانی بگویی بالای چشمت ابروست، زود از کوره در میروند .
این شعرها به دلایلی که گفتم باقی نمیمانند. بعضی از ترانهسرایان را نگاه کنید، چقدر خزاین لغاتشان خالی است: “باران، عشق، غم، گریه، مرگ، اگه بری میمیرم…”
اینها با تار و تنبور چند صباحی میفروشند ولی بعد از چند صباح هم به بوته فراموشی سپرده میشوند. اگر شعر برای ما آب نشد برای اینها نان میشود. نمیشود بعضی از شعرها و بعضی از آنها را نادیده گرفت. باید گاهی آنها را تشویق کرد.
چرا با وجود این همه شاعر نو پرداز و سپید سرا، به نظر میرسد هنوز آنچه از اشعار نیمایی و سپید در حافظهها مانده است همان اشعار چند شاعر انگشت شمار چون نیما، سپهری، اخوان و مشیری است ولی اشعار شاعران جوان کمتر در حافظه باقی میماند؟
برای ماندگاری نباید تعجیل کرد. نیما و شاگردانش خون جگر خوردند تا لعل شدند. آنها برای یک کلمه گاهی تا صبح پلک نمیزدند به قول مولانا: “هرچه او ارزان خرد ارزان دهد”
شعر، مادر هنرهاست. باید شعر فردوسی، خیام، نظامی، مولوی، سعدی، حافظ و شعر زمان معاصر را خواند، چون اگر نخوانید با تمام خلاقیت و اعتماد به نفستان چیزی نمیشوید.
آیا شعر کلاسیک و به ویژه غزل در دنیای مدرن امروز میتواند قالب مناسبی برای بیان احساسات شاعر باشد؟
سنبه سنت و شعر کلاسیک در ایران پر زور است. غزل مثل فرش دستباف ایرانی است. به قول نیما، با هواپیما نمیشود همه جا رفت. گاهی باید وسیله سفر خود را تغییر بدهی. دست ما هم نیست. شاعران نامدار بسیاری بعد از شعر سرودن متوجه میشدند که در چه قالبی شعر سرودهاند. چه کسی فکر میکرد غزل و مثنوی فروغ گل کند؟
غزل، افقی پیش میرود یعنی بعضی اوقات ابیات با هم ارتباط ندارند مثل غزلهای سبک هندی در حالی که شعر معاصر عمودی پیش میرود یعنی سطرها باید با هم ارتباط داشته باشند مثل ۲۱ شعر نیمایی نیما، مثل شعر داروگ و اجاق سرد و…
بعضیها مثل مشیری و حمید مصدق غزل کوتاه و بلند میگویند و فکر میکنند شعر نیمایی گفتهاند در حالی که غزل باید هم زبانش نو باشد و هم نگاهش، اگر این گونه نباشد میرود توی شعرهای سعدی و حافظ و حسین منزوی.
اوضاع شعر معاصر، اعم از کلاسیک و غیر کلاسیک را چگونه ارزیابی میکنید؟
باور کنید بسیاری از شعرهایی که از این جوانها در حوزههای کلاسیک و غیر کلاسیک میخوانم شگفت زده میشوم. کسی نیست که از آنها حمایت کند .خودشان هم برای ارتقای آثار خود زیاد مطالعه نمیکنند، درجا میزنند، باند بازیهای غیرمعمول و گاهی تنگنظریها این شاعران را به مسلخ میبرد. به نظرمن اوضاع با توجه به نواقص و ضعفها چندان بد هم نیست. میبینم شما در دفتر نشرتان (اورازان) دست به کاری زدهاید و مجموعههای وزینی را منتشر میکنید که برای شما و شاعران جوان آرزوی بهروزی و پیروزی دارم.
چه چیز باعث گردید تا پس از درگذشت محمد حقوقی، کتابهای شعر زمان را با انتشارات نگاه دنبال کنید؟
وظیفهای داشتم که رو به اتمام است. کار استاد حقوقی، ناتمام بود. چون فقط نیما، اخوان و… نبودند که شاهکار ساختند. بهبهانی، نادرپور، رحمانی و آتشی، پیش از فروغ و جلوتر از سپهری بودند. من ناراحت میشدم وقتی میدیدم نامی از دیگران در میان نیست. پیش از پیشنهاد ناشر و حقوقی خودم شروع کردم و کار را روی میز گذاشتم. نمونه خوانها خواندند و پسندیدند و چاپ کردند. الان این کتابها به صورت کتاب درسی درآمده است و از بس فروش میرود که ناشر برای چاپهای بعدی به خاطر کتابهای دیگرش با آهستگی پیش میرود.
من اکنون به چاپ شعرها و داستانها و نمایش نامههای خودم اقدام میکنم. حرفهای واقعیام را از این به بعد میزنم.
به ضرس قاطع میگویم اگر این آثار در دهه ۴۰ و ۵۰ چاپ میشد اکنون سهم همه شاعران داده میشد. خیلی از این شاعران تریبون نداشتند.
من اکنون ۲۰ نمایش نامه و داستان نوشتهام. خودم میدانم چه کردهام. اگر اینها و به خصوص نمایش نامههای “من و مامت” در آن زمان چاپ میشد، بیشتر به چشم میآمد.
سپاس از شما استاد! به خاطر وقت ارزشمندتان که در اختیار ما گذاشتید و به امید آن که در فرصتی دیگر بتوانیم با شما درباره کتابهای ارزشمند و نفیس شعر زمان به گفتگو بنشینیم.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰