نقدی کوتاه بر نسیه فروشیهای بلند!
رمزگشایی از جعبه سیاهِ تبلیغاتِ پروپاگاندایی در شهر! سریال قصههای پرغصه، فقدان مدیریت کارآمد و غیرسیاسی در کرج، کم کم به فیلمهای هندی وسریالهای هزار قسمتی ترکیهای شباهت یافته است. گویی قرار نیست این کودک سرراهی! سر و صاحبی شایسته و لایق پیدا کند و از زیر سایه سیاه پدرخواندهها و ناپدریهای عاشق پول و
رمزگشایی از جعبه سیاهِ تبلیغاتِ پروپاگاندایی در شهر!
سریال قصههای پرغصه، فقدان مدیریت کارآمد و غیرسیاسی در کرج، کم کم به فیلمهای هندی وسریالهای هزار قسمتی ترکیهای شباهت یافته است. گویی قرار نیست این کودک سرراهی! سر و صاحبی شایسته و لایق پیدا کند و از زیر سایه سیاه پدرخواندهها و ناپدریهای عاشق پول و پُست و پلو! خارج شود. هنگام انتخابات نمایندگی مجلس و شورای شهر که میشود، هنگامهای از تظاهر و وتزویر و وعدههای توخالی و شعارهای عاری ازعملِ “پوپولیستی” برپا میشود و بازار فریبکاری، به مدد آتش بیارهای معرکه تبلیغات پروپاگاندایی، در فضای مجاز و مکتوب و امکانات شهریِ در دستِ اختیارِ زالوهایِ ظالم، حسابی داغ میشود!
تبلیغاتِ عجیب و غریبی که هزینه آن توسط همین “کلپتوکراتها” یا گانگستران دولتیِ به ظاهر شیفته خدمت! از انبار و انبانه بیت المال به تاراج میرود و با سوءاستفاده از اموال عمومی و امکانات ادارات و ارگانها و نهادها و سازمانهای دولتی و در یک کلام، سفره انقلاب! تامین میشود و به محض رسیدن به مقصود و پیروزی؛ بلافاصله، چاپیدن اموال عمومی و تقسیم غنائم غارتی، تا انتخابات بعدی به طور دورهمی!! استمرار مییابد.
بی شک پرداخت کنندگان این هزینههای گزاف، همان مدیران نَسبی وسَببیِ نَصب شده! و عدهای شِبهِ رسانهای لُقمه شُبههخور هستند که در عینِ بیکفایتی و بی صداقتی و ناکارآمدی! پیشاپیش، آبستن مدیران ردههای بالاتر شدهاند و اینک در قبال خوش خدمتی، مفتخر به دریافت مدال میز و مقام و مال!! و میهمانی و تناول از خوانِ آخوربینی و نَه آخرت بینی! شدهاند و به ناچار باید اطفالِ طفیلیِ خویش را از همین صاحبان سکه و سریر، به دنیا بیاورند! و ناگفته پیداست که در زُهدانِ زُهدِ دروغینِ اربابِ زر و زور و تزویر، چه نوزادانِ ناخلفی پرورش مییابد!
ازعمده تفکرات پروپاگاندای مردم فریب، نمایش حداکثری قدرت است که طی آن عاملانِ پلید، خود را در نهایت پاکی و پاک دستی! و سارقان متبحر را صادق و سالم!! و بیلیاقتترین و بیتجربهترین و پخمهترین افراد خود را با القاب دهان پرکن و پی در پی و هماهنگی چون، مغز متفکر و نُخبه و مُخبِه! امیرکبیر ثالث، غول چراغ جادو! قهرمان ملی، پروفسور، دکتر، مهندس و… معرفی و در معرض تماشای مردم بگذارند!
راستی پس چرا با این همه طبیب مدعی! که نیامده، کیسه خود و اعوان وانصارشان را پر میکنند و فقط نسخه جیب مبارک خود را میپیچند! نسخه نجاتی برای شهر و شهروندان سرشار از درد و حاجتمند شفا، تجویز نمیشود؟ و کلید تدبیر و گشایشی، قفلهای زنگاربسته غفلت مدیریتی شهر را وا نمیکند؟
اگرچه انگار این روزها، “ندانستن” حق مردم است، چون تا زمانی که بسیاری از ارزشها عوض نشده بود و بسیاری ازعوضیها ارزشی نشده بودند! شعار “دانستن” حق مردم است! در خطههای خطیر خبر، پیشتازی میکرد!
بهر تقدیر، مردمِ گرفتار مشکلات و رسانههای راستین و صاحب فکر و روشن اندیش میخواهند بدانند: قفلِ غفلتِ مدیریتِ شهریِ کرج کی باز خواهد شد؟
افسوس که سالهاست! قبیله قیِّم مآبان، به واسطه ریشه و شاخه دوانیهای دیرین ساله و زد و بندهای طولانی مدت، با چیدن مهرههای شطرنج منفعت! بر ذخایر غنی ثروت و قدرت، چیدمان هندسی و حساب شده مدیریتها، مناصب و امکانات موجود این شهر و استان، سلطهای سلطنت جویانه پیدا کردهاند و حاکمانه در پاسورِ سراسر “سور و سرور”
حکمِ “بَرَندگی” میرانند و به هنگام پاسخگویی و شفافیت، با طفره رفتن، توپ تقصیر و قصور خویش را به زمین دیگران شوت میکنند و با ماسک مظلوم نمایی ادعای بیگناهی میکنند و تا آستانه انتخابات بعدی، با اینکه زیرکانه در متن و بطن تمام ماجراها قرار دارند! خود را به صرفه به حاشیه کشیده و از مردم و مشکلاتشان دور میشوند و باز، در نزدیکی انتخابات، فیلشان یاد هندوستان میکند و به قصد قربت، ناگهان؛ ظهورعام مییابند!
این قوم چند قبله! به گاه جوابگویی، با ادبیاتی دوپهلو و سود جستن از رسانههای وابسته با واژگون کردنِ واژگان و تبلیغات هماهنگ و هندسی پروپاگانداهایِ مجاز و مکتوب، کشتیِ شهر را، بی لنگر و ناخدا به تندر و توفان میسپارند و با تقسیم آمریکایی وارِ افراد، به “با ما” و “بر ما” هرکس را که زیر بلیط ایشان نرود، ازمیدان، به در میرانند و با شیوههای گوناگون به تداوم قمار قدرت باد آورده خود، زیر سایه ثروت باد آورده، استمرار میبخشند!
باری، سبقه عدم تثبیت مدیریتهای ریز و درشت شهری کرج و تغییرات پی در پی و کوتاه مدت حوزههای مختلف، در آستانه هر انتخاباتی به ویژه در ماههای اخیر و استمرار احتمالی آن در ماههای آتی، آن هم با نزدیک شدن به زمان انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی و خبر افزایش کاندیداهای استان به پنج نفر، شایعهها، شائبهها و تشکیکهای بسیاری را در اذهان عمومی برانگیخته که به راستی، شاه کلید طلایی تقسیم مناصب، امکانات، رسانهها، ابزار و مدیریتهای کرج، درجیب چه کسانی است؟
اللهم افتَح لَنا اَبوابَ الهُدی و َابوابَ السَّعادَه.
یاعلی مدد
مرتضی دهقان آزاد