به بهانه اول اردیبهشت روز جهانی سعدی شیرازی
شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی متخلص به شیخ اجل، متولد سال ۶۵۶ هجری قمری در شیراز است. سعدی از برجستهترین سخنگویان و سخن سرایان ادوار ایران می باشد، چنان که او را استاد سخن نامیدهاند. شاید کمتر شاعری را بتوان نام برد که تا به این اندازه آثارش دارای ابعاد مختلفی باشد. او شاعر
شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی متخلص به شیخ اجل، متولد سال ۶۵۶ هجری قمری در شیراز است. سعدی از برجستهترین سخنگویان و سخن سرایان ادوار ایران می باشد، چنان که او را استاد سخن نامیدهاند.
شاید کمتر شاعری را بتوان نام برد که تا به این اندازه آثارش دارای ابعاد مختلفی باشد. او شاعر دنیا دیدهایست که حاصل سال ها سفر و رنج و مشقت دوری از وطن و زادگاهش گنجینهای ارزشمند و بوستانی از گلهایی است که بر خلاف عمر کوتاه گل، هیچگاه پژمرده نمی شوند و همیشه از عطر و بوی خوش سرشار است.
گل همین پنج روز و شش باشد وین گلستان همیشه خوش باشد
او در کتاب گلستانش همه را، از ملوک تا گدا، از درویش تا حریصان و دنیا پرستان را مورد نصیحت و پند قرار میدهد و اخلاق مداری را به عنوان مهمترین معیار خوب و بد یک عمل میداند تا مدینه فاضله خود را بر شالوده اخلاق و نوع دوستی بنا نماید.
نثر او در گلستان با همه سادگی، از نوعی زیبایی و شیرینی خاص برخوردار است، به طوری که هر خوانندهای را می تواند تحت تاثیر کلام نافذ خود قرار دهد.
شعر و نثر سعدی در مدت زمانی کوتاه و در زمان حیات او توانست از مرزهای ایران و هند و در سر تا سر مشرق زمین دلهای فارسی زبانان را مسحور خود نماید.
… و اما غزلیات او خود داستانی دیگر دارد . اغراق نیست اگر غزلهای عاشقانه سعدی را در میان آثار همه شاعران ایران بی نظیر دانست. او معشوق خود را رب النوع زیبایی و شعر خود را آخرین حد سخندانی میداند و اگرچه اندکی مبالغه آمیز به نظر میرسد، اما خواننده اشعار سعدی، پس از گشت و گذاری کوتاه در دیوان غزلهای او به درستی کلام او اقرار مینماید.
بر حدیث من و حسن تو نیفزاید کس حد همین است سخندانی و زیبایی را
غزلیات سعدی در حین سادگی و روانی به گونه ایست که هر شاعری نمی تواند به آسانی از عهده سرودن چنان اشعاری برآید، به عبارتی دیگر شعر سعدی سهل و ممتنع است.
یار با ما بیوفــــــایی می کند بی سبب از ما جدایی میکند
شمع جانم را بکشت آن سنگدل با من او گندم نمایی میکند
حلاوت سخن سعدی به حدی است که خود چنین میگوید:
من نخواهم که دگر شعر بگویم که مگس زحمتم میدهد از بس که سخن شیرین است
او گاهی در غزلیاتش به سادگی یک گفتگوی محاورهای سخن میگوید و البته که کمتر کسی را می توان یافت که یارای سرودن شعر به این پایه از سادگی و روانی باشد.
گیرند مردم دوستان، نامهربان و مهربان هر روز خاطر با یکی، ما خود یکی داریم و بس
اگر چه خمیر مایه همه غزلیات سعدی عشق می باشد، اما این عشق در آثار او صرفا عشقی زمینی نیست، بلکه در بسیاری از آثار سعدی عنصر عشق کاملا عرفانی و از نوع آسمانی آن است.
باور مکن که صورت او عقل من ببرد عقل من آن ببرد که صورت نگار اوست
و به نظر می رسد که سعدی مدارج عشق را از زمینی به عرفانی به طور طبیعی طی نموده است.
محسن چالاک